قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

گذشت..


گذشت زمانی که به پهنای نگاه آدمهای دور و برمان

میدان مغناطیس چشمهایم

و یک دل بیمار

و ...

حالا هر ثانیه

در تابش مردمک های درخشانت

گره می خورم

تا علاج دردهایم باشی!

مرهم زخمهایم!

و بوسه بارانت می کنم

تا التیام تن خسته ام شوی

.
.
.

خدا را در اکنون نفسهای تو تفسیر می کنم

که رام اشکهایت شده ام

و بی خود از خویشتن!

نظرات 6 + ارسال نظر
آرشید جمعه 29 دی 1391 ساعت 16:35 http://arshid.blogsky.com/

سلام
مدتی بود انتظار آثاری این چنین زیبا را می کشیدم ...
بسیار زیبا و دلنشین

قلم توانایتان ماندگار
و بی نهایت سپاسگزارم .

سیمرغ شنبه 30 دی 1391 ساعت 23:43 http://khanehaftom.blogsky.com/

هـر وقـت در فـریـب دادن کسـی مـوفـق شـدی،

بـه ایــن فکـر نبــاش کـه او چقـدر احمــق بــوده،

بـه ایــن فکـر کـن کـه او چقـدر به تـو اعتـماد داشــته.

خلوت من دوشنبه 2 بهمن 1391 ساعت 20:31

سلام
مطلبتون رو خوندم
احسنت
روز به روز نوشته هاتون به فروغ نزدیک تر می شه
---
هیچ می دونید سوال 28 امتحان هنرهای تجسمی مون چی بود؟
به وبلاگم سری بزنید
موفق باشید

احمد-ا یکشنبه 8 بهمن 1391 ساعت 18:10

تو را گاه
خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدا
می نویسد !

بانو جمعه 13 بهمن 1391 ساعت 01:47 http://zeinabbanu.blogfa.com

سلام دوست خوبم تولد دارم با افتخار دعوتی خوشحال میشم بیای

سیمرغ یکشنبه 15 بهمن 1391 ساعت 15:23

گاهی که هوس می کنم برای خودم نظری بگذارم

با خودم دچار مشکل می شوم

" نظر شما بعد ار تایید درج خواهد شد"

تو کی هستی؟!

مرا هم تایید کن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد