سراغی از کوی پروانه ها دارم
پیام اور نور و روشنایی
دستانم پر از محبوبه و یاسمن
اب زده ام چشم را
حوالی چشمانم مدتی شوره زار بوده است
برای امدن قصور دارم
نه عامدانه
.
.
پاپوشی از دنیا دوخته بودند برایم
هرچه می شنیدم فاخلع نعلیک
بیرون نمی آمد که...
دست به دامان پدر شدم
یا ابانا استغفر لنا
و سر به سجده گذاردم
حالا به سراغ من اگر می آیید
نزدیکی های باب الحطه ...