قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

قاف



قاف؛


نه ابتدای قیصر است نه انتهای عشق


نه قله قدر است و نه قیمت بهشت.


قاف؛


قداست قامت توست که در میان قوم قاب قوسین قیامت می کند!



نظرات 11 + ارسال نظر
۱۲۱۵۴ سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 17:11 http://niloo12154.blogfa.com

سلام
زیباست و عجیب...

به اوج کشانیدمان.

(از اینکه بخاطر نیاوردمتان........).

سلام

ممنون از لطفتان...

نشان از من چه می جویی
که من سرمست و حیرانم
به جز دلبر نمی دانم...

صهبانا سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 21:17 http://sahbana.blogsky.com

قاف تعبیری بلند از مقصد است اما مقصود نیست ...
آستانه ی طلوع است ... اما خورشید نیست ....
عاقبتی است که شاید به بهشت منجر شود ... اما به لقاء نمی انجامد ... و شاید به لقاء بیانجامد ... اما به فنا نمی رسی ... آنجا که تو هم خدا بشوی !

زمستان که از چله گذشت،

بساط استقبال بهـــــــــار می گسترانیم؛

دلــــــــم را سرما زده،

خزان خاطرات حضورت را کی تاب تماشای فراق؟!



به صحرا بنگرم ، صحرا ته وینم...

صهبانا سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 21:27

وقتی به اوج قاف رسیده ای که از معراج برگشته باشی ...
و آن زمان از معراج برگشته ای که بتو بگویند ... بنده ی خدا
و آنگاه که بنده ی خدا هستی که گردن نهی بر خواست او ... پس وقتی متخلق شدی به خلق عظیم ، یعنی مرغانی از صفات الهی که سیمرغ خواهند شد ... و شهپر پروازت خواهند بود به قاف ... جایی که بلندای آن ق و القرآن مجید است ...

هنوز در گذرگاه تیــــــــــــه...

هنوز در فرار از وادی الا...

هنوز ندای اظطراب آلود تو؛

"ظلمات است بترس از خطر..."

خضر می طلبم، نمی یابم!

ANNA چهارشنبه 26 بهمن 1390 ساعت 00:36 http://www.lapeste.blogsky.com

سلام
ابتدا و انتهای هیچ چیز نیست
نفس است که می اید و می رود البته بی اجازه !!!!!!

سلام

همان وجود مقدسی است که ابتدا و انتهایی برایش متصور نیست...

نفس به اراده او بند است و حیات به اجازه او... کن فیکون!

به همان سادگی و به همان پیچیدگی... سلام!

ANNA چهارشنبه 26 بهمن 1390 ساعت 00:38 http://www.lapeste.blogsky.com



خیلی زیبا نوشتی

صراطی چهارشنبه 26 بهمن 1390 ساعت 12:31

لذت بخش ترین نوشیدنی در اوج خستگی نوشیدن شبنم قلم توست...
نوشم باد
و نگاه زیبایت به قاف گوارای لحظه هایم
خسته نباشی رفیق

گوارای وجود... بضاعت اندک ما

زیبا پنج‌شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 00:03 http://zibarastegari.blogsky.com

شعرتون قشنگ بود ....

نگاه شما به آن زیبایی بخشیده...سپاس

احمد - ا پنج‌شنبه 27 بهمن 1390 ساعت 11:37

قاف !
اول
همان قایق
که
ساخته خواهد شد!
و ما را
دور
خواهد کرد از
این خاک غریب
از
همه ی
اهل زمین
از . . .

قفس قناری ها را از یاد مبر...

قایق که رسید برای ما هم جایی نگهدار...

تا دیار ققنوس راهی نیست!

ANNA جمعه 28 بهمن 1390 ساعت 15:51

خصوصی
سلام
کمی نگرانتم
نیستی اخه
شاید زیاد کار داری
یا حوصله نداری
اپ نکردی
اگه حرف زدن راحتت می کنه حرف بزن باهام
دوستت دارم
شعر می نویسم برات
من رو شعر اروم می کنه
شاید تو رو هم .


برای خاطر شعرهایت

برای رهایی از دلتنگی هایم

این مطلب

دیگر خصوصی نیست!

ANNA جمعه 28 بهمن 1390 ساعت 15:52

نــه از تنهـــــایی می ترســــم

نــه از تنهــــا مـــاندنـــــ

تـــرسـمـــــ از

تنهـــا بــــودنـــــ در کنـــار دیگـــــری استـــــ .

یه نفر یکشنبه 30 بهمن 1390 ساعت 13:06

لنگه های چوبی در حیاطمان
گرچه کهنه اندو جیرجیرمیکنندُُُ.
محکمند.
خوش به حالشان که لنگه همند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد