قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

توحید قصه های کودکی




یکی بود / قل هو الله احد


یکی نبود / الله الصمد


غیر از خدا هیچ کس نبود / لم یلد و لم یولد


زیر گنبد کبود / و لم یکن له کفواْ احد


 

مهربانم! 

به زبان ساده و بی ریای کودکی هامان


وجود تو ملموس تر می نمود


زیر سقف آسمان... 

 

 


............................


ترسم از آن است که باقلم قاصرم سهواْ جسارتی مرتکب شده باشم؛

سپاسگذار وجودی که بد فهمی هایم را به زینت اصلاحات بیاراید.




نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 16:30 http://like.blogsky.com

وجودی تهی!

ANNA شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 18:29 http://www.lapeste.blogsky.com

ANNA شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 18:31 http://www.lapeste.blogsky.com



"دَستــَــمـ" را بِگیـــر

و مـَــرا بِبـَــر بـِــه دور "دَسـتـــ" هـــایــی کـِــه

دَر "دَســتـــر ِس " هیـــچ "دَستـــی" نَبــــاشـَـــمـ

صهبانا یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 11:57 http://sahbana.blogsky.com

سلام
منزه است خدا از پیرایه های ذهن بشری ... و توصیف وصف کنندگان ...
اما از نظر یک بنده ...اگر بشود نامش را بنده گذاشت ...
شما به خوبی از عهده ی این مهم بر آمدید ...
سپاس از لطف کلام شیوایتان.

عَجَز الواصفون عَن صفتک

ما عَرفناک حقّ معرفتک...

پرنده یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 13:07 http://salami2bareh.blogfa.com/

همین برای سعادت بسه

ممنون دوست عزیز...........لطفتان مستدام.

زیبا یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 13:24 http://zibarastegari.blogsky.com

خطا از من است، می دانم...
از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد” ، اما به دیگران دل سپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین” ، اما به دیگران تکیه کرده ام
رهایم نکن!
خدایا بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبـــــــــــودنم...

درخود نگاه میکنم تا که ببینم خطا کجـــــاست...
بعد از کمی تامل و قدری سکوت ،
پی میبرم انجا که "خـــــــــالی از خداست" خطاست

دروغ های هر روزمان از همان ابتدای صبح آغاز می شود...

اشهد ان لا اله الا الله

شهر برایم پر از اصنام کوچکی است که بزرگ الهگان دلم شده اند...

با هر حی علی خیر العمل که می گویم

می شتابم بسوی دنیای تکراری روزمرگی ها... با سرعتی فزون تر!

ANNA یکشنبه 23 بهمن 1390 ساعت 15:48 http://www.lapeste.blogsky.com

آنا دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 13:23 http://www.lapeste.blogsky.com

تمام مدت اضطراب دارم مال داروهای لعنتی
لعنت به من
به روح من
به جسم من
به خود من
به عشق من
به احساس من
به دنیای من
...
الان من چمه


سلام عزیز ساده
خوبی ؟
امید که همیشه بهتر از من باشی

آی نسل اقاقیا!

بی تو هزار بار به لحظه در خود می پیچم،

چونان نیلوفر آبی مرداب تکرار می شوم،

شاخه به شاخه

جزء به جزء

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش...

صهبانا دوشنبه 24 بهمن 1390 ساعت 17:27 http://sahbana.blogsky.com

راستی حواسمان باشد ...
همانکه می گفت یکی بود ... یکی نبود ...
آخر قصه می گفت :
بالا رفتیم ماست بود
پائین آمدیم دوغ بود
قصه ی ما دروغ بود

مهم حسن عاقبت است .
اینکه ابتدای قصه را خوب شروع کنیم . اما پایان آن را دروغ بشماریم ... مفهومی جز تباهی ندارد.

صهبانای عزیز؛

مثل همیشه نکته بین و دقیق...

سپاس!

پرنده سه‌شنبه 25 بهمن 1390 ساعت 12:29 http://salami2bareh.blogfa.com/

سلامی دوباره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد