قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

بار




تپه تک درخت شده ام!

.

.

.


زیر بار نبودنت


آرام آرام خم می شوم...


تا مادر دست بر شانه ام بگذارد!







نظرات 13 + ارسال نظر
ANNA دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 08:28 http://lapeste.blogsky.com

خسته نبینمت
طاقت خستگی دوست نیست
خودم بس است برای خودم
من هم کنارتم

ANNA دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 08:42 http://lapeste.blogsky.com

جهان
کاردستی نیمه ی کاره ی کودکی ست
که همیشه ی خدا
قیچی را به چسب
ترجیح داده است

ANNA دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 08:47 http://lapeste.blogsky.com

در آغوش خودم هستم ...

من خودم را در آغوش گرفته ام !

نه چندان با لطافت ...

نه چندان با محبت ...

اما وفادار ... وفادار

زینب خوشجله دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 09:58 http://zeinabbanu.blogfa.com

چه زیبا ممنونم

زیبا دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 13:28 http://zibarastegari.blogsky.com

خیلی قشنگ بود .....

فطرس دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 13:55 http://www.emamhossein.blogsky.com

سلام سیمرغ عزیز
ممنونم از اومدنتون ـ نوشته های اخیر خیلی خوب بودن
آدرس قاف رو گم کردم ـ الان توی جعبهء لینکمه

درختچهء آن روزهای من هم ، مدام خم میشد ، خم تر میشد و به ریشهء در خاک رفته اش نگاه میکرد ، دلتنگ نبونش بود و نا آرام در خاک بودنش (آرام آرام خم شد ... داشت قامتش میشکست) چند وقتی که گذشت ریشه اش که به خاک عادت کرد ؛ خاصیت خاک را که فهمید ، نبودن ریشه اش در هوای آزاد و بودنش در خاک برایش موهبتی شد تا قامتی راست کند، رشدش بهتر شد و میوه ای داد


مهاجر دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 17:35 http://MOHAJERANE-ASEMANI.BLOGSKY.COM

بنام سلام
درود بر شما دوست گرامی
شعر جالبی است و در لایه به لایه از کلماتی که چیدی حرفهای زیادی نهفته است با اینکه در نظر اول شاید گنگ به نظر برسد و آن هم از ذهن گنگ بنده بوده در مورد این شعر
در هر صورت وب جالبی داری

سلام
ممنون از لطف شما و دیگر دوستان.
به هر حال از تفاوت های شعر با منطق یکی هم اینست که زبان احساس خیلی واضح و دارای چهارچوب عقلی و منطقی نیست!

اشک دوشنبه 17 بهمن 1390 ساعت 21:28 http://tashkan.blogsky.com/

آفرین

حس سبز سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 00:56 http://www.hesesabz.blogsky.com

سلام دوست من.این وب هم مال شماست؟:
http://www.30morg.blogfa.com/

سلام دوست عزیز

وب زیبایی است هر چند تا کنون سعادت آشنایی با نویسنده آن را نداشته ام!

ANNA سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 01:54 http://lapeste.blogsky.com

مرا با خیالت تنها مگذار

اصلا به تو نرفته است!
مهربان نیست ... آزارم می دهد ...

صهبانا سه‌شنبه 18 بهمن 1390 ساعت 12:55 http://sahbana.blogsky.com

هربار که از بار می گویی ...
باری بر دلم افزون می شود

می گویند
زیر بارند درختان که تعلق دارند ...
ای خوشا سرو که از بند غم آزاد آمد ...

می گویم
این روزها سروی نیست که زیر بار غم، کمر خم نکرده باشد .

آن زمان که می گفتند تعلق درختان میوه بود ...
و این زمان ... غبار ملال

امید که هرگز غبار ملال افق دیدگانت را مکدر نسازد...

محمد واعظی چهارشنبه 19 بهمن 1390 ساعت 01:54 http://www.qebleh.blogsky.com

بایادخدا
سلام دوست عزیز ، ممنونم که به من لطف دارین و به وبلاگم سر میزنید
در پناه حق موفق و سر بلند باشید

[ بدون نام ] شنبه 22 بهمن 1390 ساعت 18:25

از نو به نام تو قطره قطره آبــــــــــــــ می شوم؛ مثل برف

ذره ذره خاکســــــــــتر می شوم ؛ مثل هیزم

و آنگاه همچون پرندگان ابراهیم بر می خیزم تا

دوباره رنگ عدم بگیرم

مقابل گامهایت!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد