قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

مرا به آرزویم برسان!

یا نورالمستوحشین فی الظلم... 

خرابه تاریک است... 

 ... و بلغنی منای، 

رقیه را به بابا برسان!




شب جمعه است

شب پنجم صفر

از زبان رقیه کمیل بخوانیم؛


و لا تقطع من فضلک رجایی

خدایا! امیدم را به کرمت نا امید نکن،


واکفنی شر الجن و الانس من اعدآئی

خدایا مطمئن نیستم همه اینهایی که آزارمان می دهند انسان باشند،


یا سریع الرضا!

ای مهربانی که زود از دست بچه ها راضی می شوی،


اغفر لمن لا یملک الا الدعاء

پدر رفت،

عمو رفت،

علی اکبر رفت،

حتی علی اصغر هم رفت؛


ارحم من رأس ماله الرجاء و سلاحه البکاء

هیچ کس برایم نمانده،

می ترسم از عمه چیزی بخواهم،

آخر این نامردها فقط دنبال بهانه اند،

برای زدن عمه..

فقط می توانم گریه کنم...


یا نور المستوحشین فی الظلم

خرابه تاریک است...

دلم برای نوازش های پدر تنگ شده،

جدم منتظر است،

خدا مرگ رقیه را برسان!

خدا مرگ مرا برسان!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد