قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

قاف

عاقبت سی مرغشان سیمرغ شد

خلأ زمان




عقربه هایم به هم ریخته


هر کدام به سویی می چرخد


یکی تندتر، یکی کند تر


شبیه ساعت های شماطه دار کارتون های کودکی



دیوانه شده ام!


اما از هر طرف که می رود، برمیگردد سر جای اول... ساعت صفر!



..............................................


پ ن : کسی نپرسید چرا اندیشه های سبزت سیاه شده اند؛ حتی تو!



نظرات 8 + ارسال نظر
صهبانا دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 08:57

سلام
انشاءالله که همواره سلامت باشید .
این بهم ریختگی عقربه ها همگانی شده است ...
زمان همه چیز را سامان خواهد داد .

برایتان آرامش و بهروزی آرزومندم .

سلام

بهم ریختگی عقربه ها آنقدرها هم آزار دهنده نیست

دوستان را لابلای زمان گم می کنم...

سیمرغ دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 08:58 http://khanehaftom.blogsky.com



به شنیدن صدایت جان می گیرم

یقین به دیدارت از شوق خواهم مرد...


صراطی دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 10:12

در تو هزار مزرعه ، خشخاش ِ تازه است
آدم به چشـــــــــــــم های تو معتاد می شود

کم پیدایی...!!!

صهبانا دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 10:14 http://sahbana.blogsky.com

ساعت صفر یعنی ساعت آغاز دوباره ...
و آغاز ، یعنی اینکه شما به مقصد رسیده اید .

راه رفته را بازگشته ام

و

دوباره...

صهبانا دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 10:16 http://sahbana.blogsky.com

اندیشه های سبز هیچگاه سیاه نخواهد شد ...
تبر شاید جنگل را خالی کند ... اما ریشه ها ماندگارند .

جنگل سوخته

مثل نخل سربریده

با رویش رفاقتی ندارد..

احمد-ا دوشنبه 15 اسفند 1390 ساعت 13:18

تو را با
اندیشه های سبزت با
قید و بند دیده ایم
و
در سیاهی همان اندیشه های سیزت
با
بند و قید

ما تو را در بی رنگی می طلبیم
که
قید و بند
بند و قید
ندارد
و اون هم
بالاتر از رنگ سیاهیست !

نه از رومم، نه از زنگم...

***

نه در قیدم، نه در بندم...

اسیر عاشقی هستم

که بی دلدار می خندم

گمان داری که در قیدم

یقین دارم که تلخندم

برایت دام گسترده

و می خوانی تو در بندم!

زینب خوشجله پنج‌شنبه 18 اسفند 1390 ساعت 09:52 http://zeinabbanu.blogfa.com

سلام سیمرغ عزیز...بسیار بی وفاااااااااااا...نوشت کوتاه ولی پر از حرف...شنیدی میگن کاش شعرو میشد بدون واژه گفت...ماه بود دوست من

ماه شمایید زینب بانو و نوشتارهای زیبایتان

تعریف ساده و صمیمی تان موجب غرورم شد! چقدر بی جنبه ام ، نه...؟!!!

سیمرغ شنبه 20 اسفند 1390 ساعت 08:50 http://khanehaftom.blogsky.com


تنهایی سهراب شیشه ای بود

به صدای پایی می شکست

سهم من اما؛ از فولاد است

صدای پایت را چند برابر می کند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد