حق با توست عنوان دلهره اوری ست اما مگر زندگی منبع دلهره نیست !
در جایی یک روزی نوشته بودم نام کتابی ست که مرا با مکتب اگزیستانسیالیسم اشنا کرد عاشقش شدم خدایم را شناختم و طاعون نام این وبلاگم شد سپاس مهربانی را که مهربانی را در تو زنده کرد... مهر سیمرغت به دلم نشسته لینک هایم هیدن هستند اما تو حضور خواهی داشت در من و در لینک های ناپیدایم
درد را از هر طرف که بخوانی درد است.... سلااااااااااااااااااااااام دوست عزیز... ممنون که اومدی... شاید منم حقیقتمو پشت این دیوار مجازی جا گذاشتم که اون وبلاگ خیلی وقته به روز نشده... و دلم واسه دل خودم تنگ... تو این روزگار دلتنگی...
ابری نباش اما بارونی بمون... یا حق...همیشه حق
سلام
یقین دارم با حقیقتت بیگانه نیستی که حرفهایم را می فهمی! باران رحمت الهی نوازشگر وجودتان... یا حق
سلام نوشته بودی تا پاسی از شب بیداری من هم بیدارم با اینکه خیلی خسته ام اما تقریبا عادت دارم چت کردن به عللی که شاید وقتی بیشتر از یک استکان قهوه یا چای دعوتم کنی برایت توضیح می دهم برایم مشکل است اما من هم بیدارم و سخت هم منتظر
بانوی اینه های بی نشان سرم در حد انفجار دونگ می زند! مغزم پاندول شده معلوم نیست کجا می خواهد ایست کند می خوابم اما با توام فردا در اولین فرصت خدا نگهدارت و شادمانی و سلامت همراهت
خوش امدی به سرایم
که خوشم امد از سرایت سیمرغ نام زیبایی ست که اینجا
را زیباتر کرده
روزهایت پرتقالی
ما که خوب نیستم
تو به جای همه ی ما خوب باش !
امیدوارم تو هم خوب باشی؛ همیشه!
حق با توست
عنوان دلهره اوری ست
اما مگر زندگی منبع دلهره نیست !
در جایی یک روزی نوشته بودم نام کتابی ست که مرا با مکتب اگزیستانسیالیسم اشنا کرد
عاشقش شدم خدایم را شناختم و طاعون نام این وبلاگم شد
سپاس مهربانی را که مهربانی را در تو زنده کرد...
مهر سیمرغت به دلم نشسته
لینک هایم هیدن هستند اما تو حضور خواهی داشت در من
و در لینک های ناپیدایم
ممنون از لطف بی دریغت! موفق باشی.
در لینک هایت صهبانا را دیدم
من هم می خوانمش
خوشحال شدم یک جوری که دوست مشترک داریم
انگار دنبال اشتراک می گشتم !
برایم جالب بود دقتت در توضیح عنوان
و غارت در من
کسی که در من غارت شده
خود خود من
سلام بر دوست عزیز



تبریک ب خاطر وبلاگ زیبایتان
متن بسیار زیبایی بود و قابل تامل
ممنون ازتون
شاد باشید
سلام
من هم از شما سپاسگزارم.
دست حق یارتان
درد را از هر طرف که بخوانی درد است....
سلااااااااااااااااااااااام دوست عزیز...
ممنون که اومدی...
شاید منم حقیقتمو پشت این دیوار مجازی جا گذاشتم که اون وبلاگ خیلی وقته به روز نشده...
و دلم واسه دل خودم تنگ...
تو این روزگار دلتنگی...
ابری نباش اما بارونی بمون...
یا حق...همیشه حق
سلام
یقین دارم با حقیقتت بیگانه نیستی که حرفهایم را می فهمی! باران رحمت الهی نوازشگر وجودتان... یا حق
واقعا لذت برم ...از تک تک این نوشته های عمیق...
سپاس از ابراز لطفتان.
موفق باشید.
سلام
نوشته بودی تا پاسی از شب بیداری
من هم بیدارم
با اینکه خیلی خسته ام
اما تقریبا عادت دارم
چت کردن به عللی که شاید وقتی بیشتر از یک استکان قهوه یا چای دعوتم کنی برایت توضیح می دهم برایم مشکل است
اما من هم بیدارم
و سخت هم منتظر
مرا خواندی ؟
صدایت انگار در گوشم پیچید
بانوی اینه های بی نشان
سرم در حد انفجار دونگ می زند!
مغزم پاندول شده معلوم نیست کجا می خواهد ایست کند
می خوابم اما با توام
فردا در اولین فرصت
خدا نگهدارت
و شادمانی و سلامت همراهت
از مطالب شما لذت میبرم چون جزء اعتقادات منه